تعداد بازدید: 2047

توصیه به دیگران 1

يکشنبه 20 اسفند 1385-0:0

من و "رسول" و سینما سپهر!

يادداشتي از: علیرضا سعیدی کیاسری


اولین باری که چهره زنده یاد رسول ملاقلی پور را دیدم در اختتامیه جشنواره فیلم فجر بود که برای فیلم « پرواز در شب » به روی سن رفته بود تا جایزه اش را بگیرد.

پیش از این تنها نام او را با فیلمهای « سقای لب تشنه » ، « نینوا » و « بلمی بسوی ساحل » شنیده بودم. نمیدانم چگونه شد که زود با این کارگردان اندیشمند ارتباط حسی برقرار کردم و پیگیر کارهایش شدم.

بالاخره آن مرحوم را در برنامه شبی با کارگردان که به همت حوزه هنری مازندران در سینما سپهر ساری برگزار شد ملاقات کردم.یادم نمی رود بدون هیچ زرق و برق و خدم و حشم مثل همیشه ساده و صمیمی با لبخندی بر لب در سالن انتظار سینما نشسته بود تا بعد از شروع برنامه وارد سالن شده و برای علاقه مندان بی شماری که در سالن به انتظار نشسته بودند حرف یزند و از خودش و کارهایش بگوید ...

از او پرسیدم در بیشتر فیلم هایت دیالوگ مشترکی داری به این مضمون داری که « جنگ مثل یک نسیمی بود که به سبزه ها زد و رفت ... » دلیل تاکیدت بروی این عبارت چیست؟

نگاه حسرت باری به من انداخت و گفت: مگر غیر از این بود دوست من! جنگ علاوه بر ویرانی و خرابی هایی که بهمراه آورد برای رزمندگان عاشق فرصتی برای جانبازی در راه حراست از دین و میهن بوده تا به حماسه ایثار معنا ببخشند.

وقتی از زنده نام ملاقلی پور درباره فیلم پناهنده و سکانس کشتن و دفن زاپاتا (شخصیت منفی فیلم) این سئوال را پرسیدم که اگر بخواهی این فیلم را دوباره بسازی آیا باز به همین شیوه زاپاتا را دفن می کنی؟ لبخند ی زد و گفت: گاهی آنقدر دست آدم توی کار بسته می شود که بعلت مسائل متعدد موجود در حاشیه کاری نمی توان کرد و علی رغم میل باطنی باید دست به این کار زد که مطمئنا برای شخص آدم نیز بسیار سخت و ملال آور است ...

همین ماه گذشته بود که سینما سپهر ساری پس از تقریبا یک سال تعطیلی برای بازسازی و تعمیرات دوباره در ویژه برنامه باشکوهی بازگشایی شد و چه حسن تصادفی که در مشورت و برنامه ریزی با آقای محمدپور مدیر حوزه هنری مازندران برای انتخاب فیلم سینمایی در آیین افتتاحیه ، فیلم « میم مثل مادر » برای مهمانان و حاضران انتخاب و پخش شد ... در آن شب چه کسی می دانست که ماهی دیگر باید در غم جانکاه کارگردان میم مثل مادر زانوی غم در بغل بگیرد و برایش فاتحه بخواند ...  

 (saeedi_kiasari@yahoo.com)



    ©2013 APG.ir